آنهایی که می مانند، آنهایی که برمیگردند...
با وجود اینکه اینجا یک وبلاگ شخصی هست و من هیچ دلیلی برای توضیح آنچه مینویسم به کسی نمیبینم، باز هم بنا بر روحیه خودم که دلم نمیخواهد کسی از من ناراحت شود، این توضیح رو میدم که: عزیزی که برگشته ای و شاید هنوز اینجا رو بخونی ، منظور من از این نوشته به هیچ عنوان شما نیستی!!!
============
با دوستی تازه وارد صحبت میکردم... فهمیدم که یکی از دوستانش بعد از چندماه تصمیم به بازگشت گرفته است... همین اتفاق برای یکی از دوستان همسرش هم اتفاق افتاده... خوب این خیلی دردناکه...بر آن شدم تا با این پست، هم نظر خودم رو بگم هم اینکه نظر همه شما رو بدونم... چه شما که هنوز نیامده اید یا اینکه مدتی است مهاجرت کرد اید اما قصد بازگشت ندارید...یا افرادی که آمده اند اما برگشته اند...
به نظر من :
این اتفاق فقط و فقط به یک دلیله : "عدم برنامه ریزی"
تقریبا" از ماه سوم حضورتان به بعد، نگاهتان به مقوله مهاجرت تغییر خواهد کرد ..خیلی از جذابیتهای زمان ورود برایتان عادی خواهد شد....افرادی که که از نظر مالی مشکلی ندارند، در این مقوله نمیگنجند. طرف صحبت من افرادی هستند که از طرف ایر.ان ساپورت مالی نمیشن... از همان زمانهاست که شروع میکنید به حساب و کتاب مالی... خوب...برای محاسبه هزینه متوسط زندگی در مونترال میتونین لینک زیر رو مطالعه کنین که اعدادش تقریبا" با واقعیت مطابقت داره :
http://www.bamozir.com/fa/mtl/recent/general-info/cost
در این زمان سه حالت اتفاق میفتد:
1- اگر قصد داشته باشید در کلاس تمام وقت فرانسه شرکت کنید :
اگر بسیار خوش شانس باشید وکلاستان بدون انتظار شروع شود، ماهی به طور میانگین حدودا" 450 $ دریافت خواهید کرد. (اگر دانشجوی مقدماتی باشید و بخواهید تا آخر این کورس رو بگذرونین این میزان متوسط به 370 دلار کاهش پیدا خواهد کرد..به دلیل تعطیلات بین دو ترم، تعطیلات کریسمس و ...) توجه کنید که برای روزهای تعطیل به شما هزینه ای پرداخت نمیشود. بلکه دقیقا" "به ازای هر روز تشکیل کلاس" کمک هزینه خواهید گرفتدر این حالت، واضح هست که همچنان باید دلارهای نازنین رو که با مشقت زیاد در ایر.ان و با تبدیل زجرآور ریال ! به دلار با خود آورده اید خرج کنید.... خوب میبینید که پول دریافتی از زبان فرانسه حتی کفاف کزایه خانه تان را هم نمیدهد!
در این حالت، از لحاظ روحی تحت فشار خواهید بود و در همان زمان که مشغول درس خواندن هستید، نیم نگاهی هم به کار نیمه وقت دارید...اما دریغ از کار نیمه وقت..!!! این میشود که با نگرانی، دوره فرانسه را تمام میکنید در حالیکه پس اندازتان هم در حال خرج شدن است...
2- اگر دنبال کار بگردید: در این حالت، رزومه به دست از کار مدیریتی شروع میکنید...جواب نمیگیرید...اوکی یک سطح پایین تر..کارمندی...نه باز هم جواب نمیگیرید..در این زمان است که یک کشف اساسی میکنید!! در "مونترال" بدون مدرک دانشگاهی که از این کشور اخذ شده باشد، از کار خبری نیست... البته اگر از نظر زبان انگلیسی و یا فرانسه در سطح بسیار عالی باشید به نحوی که مهارت گفتاری و شنیداری کلیه لهجه ها (انگلیسی یا فرانسه - برحسب نوع کار) از پای تلفن داشته باشید کارهایی مانند اپراتوری تلفن یا مارکتینگ وجود دارد...اتفاقا" حقوق های خوبی هم خواهید گرفت...چون بیشتر آنها به صورت پورسانت هستند...اما دقت کنید: گفتم "مهارت گفتاری و شنیداری عالی"
3- اگر برای کالج یا دانشگاه اقدام کنید: به نظر من این بهترین گزینه است... با این نکته مهم که روند ثبت نام، معمولا" تاریخ مشخصی ندارد و چنانچه زمان ثبت نام را از دست بدهید در برخی موارد ممکن است محبور شوید یکسال صبر کنید و لذا به مرحله دو برمیگردید!
مونترال برای درس خواندن بهترین شهر کاناداست..میتونید اینطور برنامه ریزی کنید که دوماه قبل از پایان دوره، شروع به بازاریابی رشته تحصیلی تان بکنید...اگر کار پیدا کردید که هیچ..اگر نه، سریعا" برای تغییر شهر محل زندگی به استانهای دیگر کانادا که طبق مطالعاتتون بازار کاری خوبی برای رشته تان دارد، اقدام کنین...
لذا :
دوستان، طبق بررسی فوق، اگر ندانید به دنبال چه هستید، اگر هنوز زبان خود را به سطح قابل قبولی نرسانده اید، اگر منتظر هستید تا در اینجا معجزه ای اتفاق بیفتد و دری از رحمت برایتان باز شود، اگر یکی از زوج ها کاملا" مصر و منظم بوده و دیگری هنوز برنامه ای ندارد، سخت در اشتباهید (چون برای گذران زندگی دو نفره، هر دو نفر باید از وام و بورس استفاده کنید که میزان آن را هم قبلا" گفته ام...) و متاسفانه باید به شما هشدار بدهم احتمال بسیار زیاد شما جزو آن دسته از دوستان قرار دارید که به وطن عزیزمان باز خواهید گشت... چون در این حالت اگر شبانه روز به شما عسل هم بخورانند، کامتان مانند زهر، تلخ خواهد بود...!
درسته..اینجا خیلی مزایا داره.... خیلی معایب هم داره..اولیش هم اینه که اینجا یک کشور سرمایه داریه...و اولین عاملی که اجاز میده تا از امکاناتش مثل همه جای دنیا لذت ببری پوله...دلار...
به همه موارد بالا، اضافه کنین شرایط بسیار سخت روحی سال اول، دوری از خانواده و ... که صددرصد در برخورد زن و شوهرها موثر خواهد بود و به نوعی همه ما تا حدودی ضعیف خواهیم شد...
تنها افرادی چنین روزهایی را با این شدت التهاب نگذرانده اند که از لحاظ مالی "از ایر.ان" ساپورت میشن و لاغیر... هر چه به غیر از این شنیدید به احتمال زیاد غیر واقعی است...
من نمیدونم آیا تحمل پذیرش این موضوع رو دارید که برگردید؟؟؟ بعد از اینهمه مصیبت؟؟؟ مصاحبه، انتظارها، ویزا، حتی اضطراب دریافت پاسپورت....؟؟؟؟؟
ندارین؟؟
باور کنین هیچکدوم از عزیزانی که برگشتند، از اول با این نیت که برگردند نیومده بودند......
خوب پس درست و دقیق فکر کنین و با برنامه بیایید...!
منتظر نظرات شما هستم...
شاد باشید و پر از انرژی
در مونترال کاناداییم..زمانی مثل بقیه در جستجوی تجربیات و حرفهای گفته و نگفته بودیم..دغدغه هایمان مانند شما بود..شما که این روزها قصد ترک خانه کرده اید..روایت ها و دلمشغولی هایمان در این وبلاگ به مانند دفتر خاطرات کودکی، محلی میشود تا بعدها با مرور آن لبخندی هر چند کمرنگ بر لبانمان بنشیند... با ما در این راه همراه باشید دوستان عزیز